به گزارش مشرق، محمد ایمانی تحلیلگر مسائل سیاسی و فعال رسانهای در کانال تلگرامی خود نوشت:
وزارت خارجه دقیقا مشغول چه کاری است؟ این پرسش از آن جهت مهم است که برخی مدیران این مجموعه باید درباره کوتاهی ها در نحوه تنظیم و اجرای نامتوازن برجام تا امروز گزارش بدهند و پاسخگو باشند اما دست پیش و ژست مظلومیت می گیرند.
آقای ظریف اخیرا برای دومین بار و به نام شرکت در یک همایش حاشیه ای سازمان ملل، به نیویورک رفت، با سناتور آمریکایی ملاقات کرد و در گفت و گوی رسانه ای، طرح ضد برجامی "دائمی کردن اجرای پروتکل الحاقی" را مطرح کرد.
او در مصاحبه با رسانههای آمریکایی، بر خلاف ماهیت "موقت" تعهدات ایران، پیشنهاد دائمی کردن نظارتهای پروتکل الحاقی را مطرح کرد و گفت: "آقای ترامپ گفته نگران بند غروب آفتاب و مدت توافق است؛ در صورت تصویب پروتکل الحاقی، برای همیشه خواهد بود؛ نه حتی برای 100 سال. البته این نیازمند این است که آمریکا تحریمها را از طریق تصویب کنگره برای همیشه لغو کند. ما در این باره #مذاکره کردیم".
این اظهارات در حالی است که لغو تحریمها، جزو تعهدات آمریکا در برجام است و ایران نباید امتیاز تازهای بدهد. پیشنهاد مذکور، در حالی که تمام تعهدات طرف مقابل نقض شده، این پیغام را با خود دارد که دولت ایران، قاطعیت لازم را درباره حقوق خود در توافق ندارد.
همزمان آقای عراقچی، پیغام روحانی برای ماکرون را به فرانسه برد و سپس در کمیسیون مشترک برجام در وین شرکت کرد و این نشست را که حاوی بیانیه ای سر کاری بود، سازنده خواند!
جملات کلیشه ای بیانیه هلگا اشمید (رئیس کمیسیون برجام) را مرور کنید:
"برجام همچنان عنصری کلیدی در معماری عدم اشاعه هستهای جهان و حفظ ثبات و امنیت منطقه است.
شرکتکنندگان بر اهمیت کلیدی ادامه پایبندی کامل به برجام تأکید کردند.
تأکید شد که رفع تحریمها، جزئی ضروری از برجام است. اقدامات صورتگرفته جهت کاهش آثار منفی خروج یکجانبه آمریکا، مورد بررسی قرار گرفت.
فرانسه، انگلیس و آلمان [بعد از یک ماه وعده جدید مبنی بر راه اندازی اینستکس] اعلام کردند اینستکس عملیاتی شده و #اولین_تراکنش آن #در_حال_انجام است.
شرکتکنندگان به پیشرفت خوب مدرنسازی رآکتور اراک اشاره کردند. قرار شد کارشناسان، راههای عملی صادرات اورانیوم و آب سنگین ایران را بررسی کنند.
قرار شد تلاشها برای یافتن راهکارهای عملیاتی جهت عادیسازی روابط تجاری با ایران تشدید شود".
طبیعی است که آقایان ظریف و عراقچی باید درباره این روند معیوب، پاسخگوی انتقادها باشند. اما ناگهان یک عضو تیم مشاوران رسانه ای دولت (محمد-م)، نامه محرمانه ظریف به محضر رهبری را "درز" می دهد، مبنی بر گلایه از سریال گاندو و این که؛ "حتی اگر بخشی از این حجم تخریب درست باشد، ادامه خدمت وی در سمت وزارت امورخارجه شرعا جایز نیست".
درز دادن نامه کذایی به رسانه ها و مظلوم نمایی برای چیست؟ گاندو، یک مستند کاملا واقعی بود که نفوذ در دفتر برخی دولتمردان ارشد را بازگو می کرد و اتفاقا کمترین اشاره را به وزارت خارجه داشت. (شاید پوست خربزه نگارش نامه را نیز همین نفوذ زدگان پرونده گاندو زیر پای ظریف انداخته و سپس، همان را درز داده اند)
اما حتی اگر ادعای ظریف درباره سریال درست باشد، آیا می تواند بهانه مظلوم نمایی باشد و قصور و تقصیرهای حضرات و خسارت ها و عبرت های دامنه دار برجام را بشوید و با خود ببرد؟!
این که می گفتند امکان ندارد آمریکا بدعهدی کند و از برجام خارج شود اما اکنون دنبال نرم کردن موضع آمریکا و اروپا با زمزمه مذاکرات و تعهدات جدید هستند، و این که برجام به خسارت محض تبدیل شده، آیا با گاندوبازی جناب وزیر رفع و رجوع می شود؟
این که به جای اعتراض به فرانسه به خاطر نقض قراردادهای توتال و پژو و ایرباس، ژست میانجیگری فرانسه را که به سمت ترامپ غش می کند بپذیرند، با کدام منطق سازگار است؟
این که مشاور ماکرون، پیغام او را مستقیما تقدیم آقای روحانی کند، اما فرانسوی ها از معاون وزارت خارجه ما (آقای عراقچی) بخواهند پاسخ روحانی را به جای ماکرون، تقدیم وزارت خارجه فرانسه کند، بوی حسن نیت و احترام متقابل می دهد؟!
این که دوستان بگویند خواست فرانسوی ها را نپذیرفتیم و گفتیم اگر نمی خواهید نامه رسما به ماکرون تحویل شود، پس آن را از طریق پست برایتان می فرستیم، اگر چه قابل تقدیر است، اما رویکرد غلط در اعتماد چند باره به دولت بدعهد و بی چشم و روی فرانسه را توجیه نمی کند.
مدیران وزارت خارجه بهتر از هر کس می دانند که با وجود بی اعتمادی مستند نظام نسبت به آمریکا و روپا، چه قدر مجال و فرصت بی شائبه گرفتند تا مذاکره و توافق کنند اما سرانجام، به بدعهدی قابل پیش بینی و طلبکاری بیشتر غرب رسیدند.
از چنان بن بستی باید باز گشت و تجدید نظر اساسی کرد. و گرنه، خسارت های فرآیند برجام، فزون تر خواهد شد.